{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Intraoperative neuromonitoring در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
فرانگری عصبی عوامل مؤثر داخلی
معنی Intraoperative neuromonitoring, معنی Iئفقشخحثقشفهذث ئثعقخوخئهفخقهئل, معنی Intraoperative neuromonitoring, معنی اصطلاح Intraoperative neuromonitoring, معادل Intraoperative neuromonitoring, Intraoperative neuromonitoring چی میشه؟, Intraoperative neuromonitoring یعنی چی؟, Intraoperative neuromonitoring synonym, Intraoperative neuromonitoring definition,
معنی نام, معنی دارای بوی گنداب کشتی، دارای بوی متعفن
, ترجمه دارای بوی گنداب کشتی، دارای بوی متعفن
به انگلیسی, معنی حصار کلیسا، حیاط کلیسا
, ترجمه حصار کلیسا، حیاط کلیسا
به انگلیسی, معنی نمایندگی دادن، وکالت دادن، محول کردن به، نماینده,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی